دلیل که نباشد، امید هم نیست.

نود درصد از افراد در کسب و کارهای جدید در سال اول شکست می خورند و نود درصد از افراد باقیمانده، هم در 4 سال بعد. عجیب نیست، نه؟ شما هیجانزده وارد می شوید و سپس هزاران خرابکاری پیش میاید و هزاران بار میخواهید که دست از کار بکشید. اغلب مردم دست از کار می کشند. برای انجام این کار به یک دلیل کاملا قوی و محکم نیاز دارید. چون فقط به همین دلیل هست که اگر روش تان برای انجام این کار جواب نداد، به دنبال روش دیگری می روید. اما اگر شل و ول باشید، رفتنی هستید.

اولین چیز، یافتن "چرا" است. یک دلیل خوب میتواند زندگی شما را نجات بدهد!

مساله ای که اکثر افراد دارند، این است که فرد یا افرادی در نزدیکی آنها هستند که نمیتوانند موفقیتشان را ببینند! بهترین انتخاب شما این است که با برگزیدن یک دلیل خیره کننده و شگفت انگیز از شرٌ آنها خلاص شوید. یک دلیل 99.9 درصدی انتخاب کنید که شما را حفظ کند! در برابر چه چیزی؟ در برابر برف، باران، تگرگ، طوفان، سیل، طاعون، انفجارهای هسته ای و در نهایت در برابر انتقادهای یک آشنا!!!

مثلاً تا حالا از خود پرسیده اید که چرا این قدر برای شما حیاتی است که این کسب و کار را انجام بدهید؟ یا چرا این قدر مهم و حیاتی است که موفق بشوید؟ اکثر افراد اهدافشان را می گویند و می نویسند. درست است، شما به اهداف نیاز دارید. اما دلیل شما یک دلیل بسیار بسیار بسیار بزرگ است که همواره شما را گرم نگه میدارد.

آتش شما کجاست؟ عاشق چه چیزی هستید؟ از چه چیزی متنفرید؟ چه چیزی واقعا برایتان مهم است؟ چه چیزی را صادقانه می خواهید؟ در زندگیتان چی هست که می خواهید از شرٌش خلاص بشوید و دیگر هرگز هرگز و هرگز به سراغتان نیاید؟ اهداف اینها نیستند، پول هم نیست. اغلب افراد می گویند که دلیلشان پول است. چون میخواهند صورت حساب سنگین بیمارستان را بپردازند یا ماشین شان را عوض کنند یا ... اما دلیل واقعی شما هرگز پول نیست. بستگی دارد به این که شما واقعا چه کسی هستید. عامل محرک شما باید چیزی بیش از پول باشد. دلیل شما چیزی است که شما واقعا میخواهید ... یا چیزی که میخواهید واقعا از شرٌش خلاص بشوید و یا هر دو. اگر دلیل شما 70 درصدی باشد و شما به مانع 72 درصدی برسید، رفتنی هستید؛ ناپدید میشوید. اما اگر دلیل شما 99.9 درصدی باشد، در این کسب و کار میمانید و پیروز میشوید. به چه دلیل روی این سیاره زندگی می کنید؟ میشود گفت که شما اینجایید تا زندگی ها را تغییر بدهید، روی زندگی بقیه تاثیر بگذارید و به مردم کمک کنید. در این زندگی می ارزد که چه کاری انجام بدهید؟ یک کسب و کار جدید همیشه ریسک دارد. مردم به دو دلیل ریسک میکنند: یکی برای جلوگیری از ناراحتی و ناخشنودی و ... دیگری برای بدست آوردن خوشی و مسرت و ...

چه چیزی واقعا واقعا احساساتتان را بر می انگیزد؟

چه چیزی می تواند شما را تحریک کند که از رختخواب بلند شوید؟ چه چیزی باعث میشود که تلویزیون را خاموش کنید؟ چه چیزی شما را تحریک میکند که به کسی که از شما اطلاعات بیشتری راجع به کسب و کار خواسته است، زنگ بزنید؟ خلاصه سوالم این است که چطور تحریک میشوید؟

قدم اول، نوشتن دلیل است و اگر شما حاضر به پرداخت این هزینه ی اندک هم نیستید، من میتوانم وقتم را با فرد دیگری بگذرانم!! سه مورد از بزرگترین دلایلتان را که چرا باید در این کسب و کار موفق بشوید، بنویسید. این یک بازی بی مزه نیست، زندگی واقعی است!

دلیل که نباشد، امید هم نیست.

نود درصد افرادی که وارد یک کسب و کار میشوند، هرگز دلایلشان را نمی نویسند. اگر شما آنها را بنویسید، شاخص بسیار بسیار خوبی است. اگر شما آنها را بنویسید و آنها را مدام بهتر و بهتر کنید. فقط خودتان میدانید که آیا آنها به اندازه ی کافی برایتان مناسب هستند یا خیر. پس 3 موردشان را بنویسید، و سپس بیشتر فکر کنید. پروارشان کنید. بزرگترشان کنید. آنقدر روی آنها کار کنید که بگویید "خدایا، خودش است"

آنوقت است که شما واقعا در این کسب و کار هستید!